ناطق نوری: نه ابزار دموکراسی داریم و نه قاعده بازی را بلدیم
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۲۸۹۴۷۰
با اینکه بنی صدر در همان اوایل تایید صلاحیت و حتی رئیس جمهور شد. اما راس حزب جمهوری اسلامی می دانستند که او صلاحیت ندارد. لذا اگر ما مراجعه به افکار عمومی داریم باید ابزار آن را نیز داشته باشیم. در کشور نه ابزار دموکراسی را داریم و نه قاعده بازی را بلدیم
ناطق نوری با بیان اینکه، در کشور نه ابزار دموکراسی داریم و نه قاعده بازی را بلدیم گفت: آیا آرای عامه مردم برای انتخاب اعضای خبرگان رهبری، توام با کارشناسی است؟ آیا آنها می توانند تشخیص دهند چه کسی خبره است؟ مردم برای انتخاب خبره ای که بعدها می خواهد رهبری را تعیین کند، یا یک رئیس جمهور چه کارشناسی و ملاک و مبنایی دارند؟
به گزارش روزنامه اعتماد، علی اکبر ناطق نوری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در مراسم «خشت زر» که در سالروز تاسیس حزب جمهوری اسلامی برگزار شد، گفت: حزب جمهوری اسلامی حزبی جامع و کامل بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: اگر درون یک نظامی انتخابات و مراجعه به آرای عمومی باشد، یعنی دموکراسی وجود دارد. زیرا اعتنای به آرای اکثریت و افکار جمعی، همان دموکراسی است. از این رو اگر پذیرفتیم که باید به آرای مردم مراجعه کنیم، دموکراسی را پذیرفته ایم.
یکی از اصلی ترین و بالاترین ابزار دموکراسی، حزب است
ناطق نوری در ادامه گفت: یکی از اصلی ترین و بالاترین ابزار دموکراسی، حزب است. زیرا مراجعه به آرای عمومی بدون حزب معنا نمی دهد. تمامی اقشار مردم کارشناس نیستند، به همین جهت این سوال مطرح می شود که آیا آرای عامه مردم برای انتخاب اعضای خبرگان رهبری، توام با کارشناسی است؟ آیا آنها می توانند تشخیص دهند چه کسی خبره است؟ مردم برای انتخاب خبره ای که بعدها می خواهد رهبری را تعیین کند، یا یک رئیس جمهور چه کارشناسی و ملاک و مبنایی دارند؟
وی افزود: اگر حزبی نباشد که دارای شورای مرکزی، رأس و سر است و بدنه آن به تصمیمات شورای مرکزیش اعتماد نداشته باشند، دیگر چه کسی صلاحیت انتخاب دارد؟ متاسفانه ما در ایران، بر مبنای موج انتخاب می کنیم. یعنی امروز موجی موجب رئیس جمهور شدن فردی می شود و فردا موجی دیگر، فردی را که 180درجه با نفر قبلی تفاوت دارد، رئیس جمهور می کند.
ناطق نوری با بیان اینکه دموکراسی در کشور وجود دارد، اما ابزار آن وجود ندارد، تصریح کرد: حزب کاری می کند تا اعضا و هوادارانش به شورای مرکزی آن اعتماد کنند. شورای مرکزی نیز با کارشناسی، یک نفر را معرفی و از بدنه و هواداران می خواهد به وی رای دهند. در این زمان است که نقش کارشناسی شورای مرکزی پررنگ می شود. برای مثال با اینکه بنی صدر در همان اوایل تایید صلاحیت و حتی رئیس جمهور شد. اما راس حزب جمهوری اسلامی می دانستند که او صلاحیت ندارد. لذا اگر ما مراجعه به افکار عمومی داریم باید ابزار آن را نیز داشته باشیم.
در کشور نه ابزار دموکراسی را داریم و نه قاعده بازی را بلدیم
وی افزود: متاسفانه ما در کشور نه ابزار دموکراسی را داریم و نه قاعده بازی را بلدیم. درحالی که در دنیا هم این ابزار وجود دارد و هم قاعده بازی رعایت می شود. برای نمونه در هیچ کجای دنیا رقابت ها و رویکردهای جناحی باعث حذف بدنه کارشناسی در جامعه نمی شود و تغییرات تنها در سطح معاونین، مدیران و مشاوران رخ می دهد. اما در ایران، هنگامی که جریان چپ به قدرت می رسد تمامی کارمندان و کارشناسان که تفکر نزدیک به جریان مقابل دارند، حذف می کند. یا همینطور جریان راست، اگر به قدرت رسد حتی رفتگرانی را که عقاید مشابه آنها ندارند، جابه جا می کند. مشکل اینجاست ما در حالی که ابزار دموکراسی را دارا نیستیم، قاعده بازی را نیز رعایت نمی کنیم.
وی با بیان اینکه، باید دو یا سه حزب فراگیر و قدرتمند در کشور شکل بگیرد، گفت: این احزابی که امروز هستند به تعبیر رهبری، قبیله هستند و حزب نیستند. ما 250 حزب در کشور داریم که همچون قبیله هایی با تعداد نفرات محدود هستند. ما امروز به 2الی 3 حزب، مانند جمهوری اسلامی نیاز داریم.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اینکه حزب جمهوری اسلامی هیچگاه منحل نشد بلکه تعطیل شد، گفت: این یک تضاد یا به تعبیری دیگر پارادوکس است. در آن مقطع، به محض اینکه حزب جمهوری اسلامی اعلام موجودیت و عضوگیری کرد، من خودم آنقدر عاشق عضویت در این حزب بودم همان روز اول صبح زود به عنوان یک تکلیف شرعی و سیاسی، در کانون توحید در صف ثبت نام ایستادم تا عضو شوم. مرحوم موسوی اردبیلی در آن صف به من گفت: تو دیگر چرا در صف ایستاده ای؟ انصافا هر آنچه که ما امروز داریم از این حزب است. قانون اساسی، خبرگان و مجلس را همه از برکت حزب جمهوری اسلامی بود و هنوز هم از آن معدن استفاده می کنیم.
وی بیان کرد: باید جامعه شناسان بررسی کنند که چرا حزب در ایران پا نمی گیرد؟چرا تنها یک حزب توده در ایران پاگرفت و بعدا حزب جمهوری اسلامی شکل گرفت که در ادامه راه شهید شد؟ طولی نکشید که درباره حزب جمهوری اسلامی با آن همه زحمات و خدمات، به حضرت امام گزارش دادند و از آنجا که در آن مقطع، اکثر ائمه جمعه عضو حزب جمهوری اسلامی بودند، گفتند: این که نمی شود اکثر ائمه جمعه حزبی باشند. نمازجمعه برای همه مردم و این تریبون برای عموم است. اما آنها تبلیغ حزب خودشان را می کنند.
ناطق نوری در ادامه گفت: درهمین حال، امام دچار ابهامی شدند و فرمودند، هرکس می خواهد امام جمعه باشد، دیگر نمی تواند عضو حزبی باشد. همین مساله باعث شد که اکثر قریب به اتفاق ائمه جمعه حزب را رها کنند و تنها یکی از ائمه جمعه، حزب را رها نکرد و آن مرحوم محمدیان امام جمعه کاشمر بود که جای قدردانی داشت.
وی افزود: عامل دوم به تعطیلی گرائیدن حزب جمهوری اسلامی این بود که بعدها نماینده امام در سپاه، نامه ای به امام نوشت و در آن آورد که آقا شما می خواهید که نیروهای مسلح سیاسی نباشند و در سیاست دخالت نکنند، اما بالاخره مسئولان کشور حزبی هستند؛ آیا اینها می توانند برای نیروهای مسلح سخنرانی کنند؟ امام فرمودند، آنها برای سخنرانی نیایند به غیر از این 12 نفر؛ که در اولین جلد مجله پاسدار اسلام این پاسخ امام آمده است.
حزبی بودن را ویژگی منفی می دانستند
ناطق نوری بیان کرد: کمی که جلوتر رفتیم، مسئولین می گفتند آقای زید خیلی آدم خوبی است اما حیف که حزبی است. حزبی بودن را ویژگی منفی می دانستند. بعدها نیز هر وقت خواستند حزب را بکوبند شعار حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله سر می دادند. این اواخر، که دبیر محترم حزب ما نیز مقام معظم رهبری بودند و مرحوم آقای هاشمی هم بودند. ایشان یعنی آیت الله خامنه ای فرمودند: امام پیغامی فرستادند و از ما یعنی ایشان و آقای هاشمی خواسته اند که از حزب بیرون بیایند.
وی افزود: ایشان گفتند: امام فرمودند شما چهره های ملی هستید و نباید منتسب به حزب باشید و از آن بیرون بیایید. بنده آن شب گفتم، با رفتن شما دونفر، بهتر است فیتیله این حزب را پایین بکشیم و خیال همه را راحت کنیم؛ زیرا ممکن است فردا که مسئولیتی به ما دهند از ما نیز بخواهند که از حزب بیرون بیاییم. این مشکلی بود که حزب با آن همه زحمت پیدا کرد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اینکه بخش اعظمی از رمز موفقیت خودم را مرهون شهید بهشتی می دانم، گفت: ایشان تشکیلاتی بود و می توانست کادرسازی کند. مرحوم بهشتی با روش و منش خود مدیر می ساخت و استعدادهای بالقوه را به فعلیت می رساند. در راهپیمایی های قبل از انقلاب من همین جا خدمت ایشان بودم، مرحوم بهشتی برای به هم رسیدن دو گروه راهپیمایان در خیابان، از آقای اجاره دار خواستند تا جریانی را که از خیابان عباس آباد در حال راهپیمایی بود به گروهی که در خیابان شمیران قدیم وصل کند که همه به هم پیوستیم و نماز را در خیابان شمیران قدیم به امامت شهید آیت الله بهشتی خواندیم.
منبع: بیتوته
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.beytoote.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بیتوته» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۲۸۹۴۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کشف جدید باستانشناسان: نگو حجر، بگو شجر!
در سال ۱۸۳۶، کریستین یورگنسن تامسن، یک عتیقهشناس دانمارکی، اولین شخصی شد که نظم را به ماقبل تاریخ آورد و نشان داد که انسانهای اولیه اروپا سه مرحله از پیشرفت فناوری را پشت سر گذاشتند که در تولید ابزار منعکس شده است. گاهشماری اولیه، عصر حجر تا عصر برنز و عصر آهن، اکنون زیربنای باستانشناسی بیشتر دنیای قدیم است.
به گزارش خبرآنلاین، به گفته توماس تربرگر، باستان شناس و سرپرست تحقیقات در بخش میراث فرهنگی نیدرزاکسن در آلمان، تامسن به خوبی میتوانست عصر چوب را جایگزین عصر حجر کند.
او گفت: «میتوانیم فرض کنیم که ابزارهای چوبی درست مشابه ابزارهای سنگی، یعنی دو و نیم یا سه میلیون سال وجود داشتهاند. اما از آنجایی که چوب رو به زوال میرود و به ندرت باقی میماند، سوگیری حفظ نگاه ما به دوران باستان را مخدوش میکند. ابزارهای سنگی اولیه به طور سنتی دوره پارینه سنگی پایین را مشخص میکنند که از حدود ۲.۷ میلیون سال پیش تا ۲۰۰ هزار سال پیش ادامه داشت. از هزاران سایت باستان شناسی که میتوان به آن دوران نسبت داد، از کمتر از ۱۰ مورد چوب به دست آمده است.»
دکتر تربرگر سرپرست تیم تحقیقی بود که ماه گذشته در Proceedings of the National Academy of Sciences منتشر شد و اولین گزارش جامع در مورد اشیاء چوبی حفاری شده از سال ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۸ در معدن زغال سنگ روباز در نزدیکی شونینگن در شمال آلمان بود. محموله غنی شامل دو دوجین نیزه کامل یا تکه تکه شده و چوب پرتاب دو نوک بود. قدمت این اشیاء به پایان یک دوره گرم بین یخبندان در ۳۰۰ هزار سال پیش میرسد، یعنی زمانی که نئاندرتالهای اولیه جایگزین هومو هایدلبرگنسیس، پیشینیان بلافصل خود در اروپا شدند. پرتابههای کشف شده در سایت شونینگن، معروف به Spear Horizon، قدیمیترین سلاحهای شکاری حفظ شده در نظر گرفته میشوند.
در اواسط دهه ۱۹۹۰، کشف سه نیزه، به همراه ابزارهای سنگی و بقایایی از ۱۰ اسب وحشی، ایدههای رایج در مورد هوش، تعامل اجتماعی و مهارتهای ابزارسازی اجداد انسان را تغییر داد. در آن زمان، اجماع علمی بر این بود که انسانها لاشخورهای سادهای بودند که تا حدود ۴۰ هزار سال پیش بخور و نمیر زندگی میکردند.
دکتر تربرگر گفت: «معلوم شد که این انسانها ابزار و سلاحهایی برای شکار بزرگ ساخته بودند. آنها نه تنها برای شکار طعمه با یکدیگر ارتباط برقرار میکردند، بلکه به اندازه کافی رفتارهای آنها پیچیده بودهاست تا قصابی و بریان کردن را سازماندهی کنند.
مطالعه جدید که در سال ۲۰۲۱ آغاز شد، بیش از ۷۰۰ قطعه چوب را از Spear Horizon مورد بررسی قرار داد، که بسیاری از آنها در دو دهه گذشته در وانهای سرد آب مقطر ذخیره شده بودند تا جلوی پوسیدگی آنها گرفته شود و محققان بتوانند، رسوبات غرقابی را شبیه سازی کنند. این کار به کمک میکروسکوپ سه بعدی و اسکنرهای میکرو سی تی که نشانههای سایش یا بریدگی را برجسته میکردند، انجام گرفت و محققان توانستند ۱۸۷ قطعه چوب را شناسایی کنند که شواهدی از شکافتن، خراشیدن یا ساییدگی را نشان میداد.
دیرک لدر، باستان شناس در نیدرزاکسن و نویسنده اصلی مقاله، میگوید: «تاکنون تصور میشد که شکافتن چوب فقط توسط انسانهای امروزی انجام میشده است.
چوب صنوبر و کاج که به احتمال زیاد از درختانی که بر روی کوهی حداقل دو یا سه کیلومتر دورتر از محل کشف قطع شده بودند به دست آمدهاند.
علاوه بر سلاح، مجموعه شامل ۳۵ شی نوک تیز و گرد بود که به احتمال زیاد در فعالیتهای خانگی مانند سوراخ کردن و صاف کردن پوست استفاده میشد. آنمیکه میلکز، یک انسان شناس از دانشگاه ریدینگ که در این پروژه همکاری داشت، گفت: «همه آنها از صنوبر و کاج تشکیل شدهاند. چوبهایی که هم سخت و هم انعطافپذیر هستند.»
از آنجایی که درختان صنوبر و کاج در سایت در دسترس نبودهاند، تیم تحقیقات به این نتیجه رسیدند که درختان بر روی کوهی در دو یا سه کیلومتر و یا حتی دورتر قطع شدهاند. بررسی دقیق نیزهها نشان داد که انسانهای در عصر سنگ پروژههای نجاری خود را با دقت برنامهریزی میکردند و از یک نظم خاص پیروی میکردند؛ پوست را جدا کنید، شاخهها را بردارید، سر نیزه را تیز کنید، چوب را در آتش سخت کنید.
دکتر لدر گفت: «ابزارهای چوبی از پیچیدگی فناوری بالاتری نسبت به ابزارهای سنگی آن دوران برخوردار بودند.»
شاید شگفتانگیزترین کشف این باشد که برخی از نوک نیزهها پس از شکستن یا کند شدن مجدداً تیز شدهاند و برخی از سلاحهای شکسته و خرد شده، صیقل داده شده و تغییر کاربری دادهاند. تمام نیزهها به جز یکی از آنها، از تنه درختان صنوبر تراشیده شده و مانند نیزههای مدرن شکل داده شدهاند و مرکز ثقل آنها نیز در وسط ساقه قرار گرفته است.